- وله زده
- شیدا شورمند سرگشته عاشق شیدا، دیوانه سرگشته
معنی وله زده - جستجوی لغت در جدول جو
- وله زده ((~. زَ دِ))
- عاشق شیدا، دیوانه، سرگشته
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اورنگ تاکدار (تاک طاق)
مبتلا برنج، دچار مصیبت شده، بدبخت
بی طالع، بدبخت، فقیر
ویژگی درخت یا میوه ای که دچار آفت شته شده باشد
هر چه که بر روی آن قلم زنی شده باشد، نوشته، مکتوب
دیوانه، آنکه عقلش زایل شده باشد، بی عقل، مجنون، بی خرد، هار مثلاً سگ دیوانه
بدبخت، فقیر، بی طالع سپهر زده بی ستاره مستمند ستمدیده بدبخت، مفلس تهیدست
نوشته مکتوب، منقش، فلزی که روی آن قلمزنی شده باشد
گلوله زدن
ریتاکه
مقروض، مدیون: (اگر وام زده باشد خدای تعالی فام او بتوزد)
فریاد کردن نعره زدن: (درین بیم بودند و غم بکسره که گرشاسپ زد ویله از دره)
remendar
remendar
латать
oplappen
flicken
rapiécer
rattoppare
मरम्मत करना
মেরামত করা
yama yapmak
kuziba
menambal